دسته بندی ها: اخبار فناوری اطلاعات

سری جدید "پیرامون": آینده ای تیره و تار نزدیک است

اقتباس جدید پرایم ویدیو از The Peripheral اثر ویلیام گیبسون که توسط لیزا جوی و جاناتان نولان تهیه شده است، داستان اکشن و با فناوری پیشرفته یک زن جوان (کلویی گریس مورتز) را روایت می کند که متوجه می شود دنیای مجازی که در یک بازی ویدیویی از آن بازدید کرده است. در واقع آینده - آینده ای بسیار تاریک با راز قتلی که در آن وجود دارد.

این یک سریال تامل برانگیز با مضامین لایه ای است، همانطور که از منبع اصلی انتظار دارید، و نه تنها در مورد آینده دور، بلکه در مورد آینده نزدیک نیز حرف های زیادی برای گفتن دارد. بیایید نگاهی دقیق تر به آنچه به ما ارائه می دهند بیندازیم.

در لندن 2099 که در Periphery به تصویر کشیده شده است، Gherkin، Eye و Strand زنده مانده اند. به نظر می رسد برخی از موسسات به سادگی ناپدید شده اند: کاخ باکینگهام را می توان برای مهمانی های شرکتی اجاره کرد اگر بتوانید افراد کافی برای مهمانی جذب کنید. هر چه از سال 2032 به بعد اتفاق افتاد خوب نبود. چرا 2032؟ زیرا هشت قسمت حاشیه بیشتر زمان خود را در دو مکان ناکارآمد می گذراند: لندن کم جمعیت ۲۰۹۹ و کوهستان های بلو ریج که بودجه کافی ندارند، در حدود سال ۲۰۳۲.

کار زیادی خارج از خرید و فروش مواد مخدر وجود ندارد، کهنه سربازان جنگی مانند تفنگداران دریایی سابق برتون فیشر (جک رینور) هر کاری را که می توانند انجام می دهند، که برای برتون شامل "جوکی کردن" واقعیت مجازی برای افراد ثروتمندی است که او را استخدام می کنند تا آنها را به جایی غیرقابل دستیابی ببرد. سطح در بازی های ویدیویی همانطور که دوستانش می‌دانند، اما مشتریانش نمی‌دانند، برتون اغلب هدست را به خواهر بسیار ماهرتر و باهوش‌ترش فلین (کلویی گریس مورتز) می‌دهد که استعدادهایش تقریباً 70 سال بعد شناخته می‌شوند و تجربه مجازی او در آینده منجر به یک توطئه بسیار واقعی می شود تا ماهیگیرها را در زمان حال نزدیک بکشند.

Periphery که توسط خالقان Westworld، Lisa Joy و Jonathan Nolan ساخته شده است، با یک حس کلی از پیشگویی در مورد آنچه در حال، آن زمان و بعد از جکپات اتفاق خواهد افتاد، آغشته شده است. (هواداران گیبسون می دانند که Periphery یکی از کتاب های سه گانه جکپات پسا آخرالزمانی او است که در مورد پرداخت کازینو نیست، بلکه درباره آخرالزمان است.) با وجود تغییراتی که در نسخه اصلی ایجاد شده است، داستان، اگر پیچیده نباشد، حداقل با تعداد زیادی از قطعات به هم پیوسته و متحرک باقی مانده است. و مقدار قابل مقایسه ای از هیجانات تحریک آمیز.

باید گفت نه چندان امیدوارکننده: پس از بازدیدی کوتاه از سال 2099، که در آن کلماتی گفته می‌شود که بعداً بسیار واضح‌تر می‌شوند، وارد سال 2032 می‌شویم که این سؤال را مطرح می‌کند: آیا واقعاً می‌خواهیم تماشا کنیم. داستانی در مورد یک زن جوان زیبا و با استعداد که در یک شهر جنگلی در آمریکا گیر افتاده است، جایی که مادر نابینا (ملیندا پیج همیلتون) بر اثر تومور مغزی در حال مرگ است، معشوق دبیرستانی او در حال ازدواج است و برادرش ممکن است داروهای مادرش را بدزدد؟ خب نه. اما وقتی فلین به یک "بازی" کشیده می شود (که یک بازی نیست)، او شاهد اتفاقی است که می تواند یک قتل باشد، و در نتیجه، برادرش - عامل ادعا شده پشت آواتار - حکم قتل صادر می شود. آینده. وقتی قاتلان به تماس می آیند، انتظار سواری آسان را دارند، اما در عوض با مرگ روبرو می شوند: برتون و دوستان محلی اش که مشروب می خورند – همه ایمپلنت های سایبرنتیک ورزشی از دوران خود به عنوان یک واحد «هوش لمسی» – از نظر جراحی، الکترونیکی و تاکتیکی به هم مرتبط هستند. آنها یکسان فکر می کنند و می جنگند.

ارتباط مشابهی با فلین زمانی اتفاق می افتد که او از آینده بازدید می کند و در "پیرامونی" خود ساکن می شود - یک آواتار متحرک توسط افرادی که او را در سال 2099 به لندن کشانده اند، از جمله ویلف نترتون (گری کار)، که دارای علایق شخصی و حرفه ای است، به او داده شده است. سرنوشت فلین و Cherise (یک T'Nia Miller شیطان صفت)، رئیس غارتگر RI، که مخفف عبارت Research Institute، یا Renaissance and Innovation، یا Radically Amoral است، بسته به اینکه از چه کسی بپرسید. صدای درون «شبیه‌ساز» که همه چیز از آنجا شروع می‌شود، می‌گوید، و «تولد دوباره» تحریک‌کننده‌ترین بخش سریال است که مدام این سوال را مطرح می‌کند که چه چیزی احیا یا بازسازی شده است، ماهیت چیست و شبیه‌سازی چیست.

دو قسمت اول آن قبلا منتشر شده است و قسمت های بعدی هر هفته یک بار منتشر می شود. چه می گویید؟ تماشا کنیم؟

شما می توانید به اوکراین در مبارزه با مهاجمان روسی کمک کنید. بهترین راه برای انجام این کار، کمک مالی به نیروهای مسلح اوکراین است Savelife یا از طریق صفحه رسمی NBU.

همچنین جالب:

اشتراک گذاری
Julia Alexandrova

قهوه خانه عکاس. من در مورد علم و فضا می نویسم. من فکر می کنم برای ما برای ملاقات با بیگانگان خیلی زود است. من توسعه رباتیک را دنبال می کنم، فقط در صورت ...

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند*