زمانی که نسخه اصلی منتشر شد سوئیچ نینتندو در سال 2017، زندگی ساده تر بود. کلمه "pandemic" وارد واژگان روزمره نشد، 4K کاربران عادی را آزار نمی داد و 30 فریم در ثانیه برای همه کافی بود. با این حال، یک چیز بدون تغییر باقی ماند: نینتندو سوییچ بیشتر شبیه یک تبلت معمولی بود تا یک کنسول جدی. کاملاً همه مایل به خرید این لپتاپ بودند، اما تعداد کمی میتوانستند با این واقعیت استدلال کنند که قابهای عریض، صفحهنمایش پلاستیکی و مونتاژ ناقص آن را بیشتر شبیه یک اسباببازی میکرد تا یک آنالوگ مستقیم. PlayStation حیات، که در آن زمان اهمیت خود را از دست نداده بود. اعتراف می کنم، ظاهر کنسول - دقیقاً مانند صفحه نمایش آن - به خصوص از نظر ظاهری اذیت نشدم. Switch هرگز از نظر عملکرد چشمگیر نبوده است، اما زمانی که بازی های زیادی در هر ماه منتشر می شد و زمانی که مفهوم هیبریدی منحصر به فرد به سادگی بی همتا بود، نیازی به این کار نبود. و حالا، زمانی که او بالاخره یک مشکل جدی داشت رقیب به صورت حضوری Steam عرشه، او هنوز هم برجسته است. اما او باید به نوعی به ادعاهای جاه طلبانه گیب نیول پاسخ می داد. و او پاسخ داد. مطمئن! پس از گذراندن مدتی با نینتندو سوییچ OLED، من به طور کامل به دنبال گزینه های جایگزین نیستم.
چرا؟
اگر اکنون اخم کرده اید و به این فکر می کنید که با فحش دادن به یک کامنت برخورد کنید، وقت بگذارید. موافقم که روی کاغذ، بازبینی جدید تلاشی جسورانه برای دمیدن زندگی به آهن پیر به نظر نمی رسد. در حالی که کل اینترنت به مدت دو (و حتی چهار) سال در مورد به روز رسانی Nintendo Switch PRO با پشتیبانی از 4K گمانه زنی می کرد، غول ژاپنی به چیزی کاملاً متفاوت فکر می کرد. در اینجا، حتی پس از ناموفق GameCube، آنها از تعقیب قدرت دست کشیدند و در عوض شروع به توجه به مفهوم کردند. اما چگونه می توان کنسولی را که مدت هاست جدید نبوده و به زودی بر نوار فروش 100 میلیون واحدی غلبه می کند، به روز کرد و در عین حال چیزی را تغییر قابل توجهی نکرد؟ پاسخ: برای اینکه در همه چیز کمی بهتر شود.
پس از تماشای تریلر اعلامی Switch OLED، تحت تاثیر قرار نگرفتم. برعکس، مطمئن بودم که این اولین اشتباه جدی شرکت معصوم در این نسل است. در حالی که راوی درباره اکران جدید صحبت می کرد، من با عصبانیت داشتم در چت در مورد "به هر حال چه فرقی می کند" می نوشتم. بله، نمایش سوییچ اصلی و نسخه بهبودیافته آن هرگز رکوردی را نشکست و با یک تصویر تحت تأثیر قرار نگرفت، اما با توجه به بازیهای عرضه شده توسط خود نینتندو، بیش از اندازه کافی بود. بله، یک پایه توکار که از ارزان ترین پلاستیک ساخته شده است، جالب است، اما آیا ارزش سفر به فروشگاه را دارد؟ به عبارت دیگر، من هیجان زده نشدم. بلکه ناراحت اما وقتی نوبت به کنسولها میرسد، کنجکاوی من همیشه بر من تأثیر میگذارد. بنابراین ، من هنوز هم برای خودم هدف تعیین می کنم که با محصول جدید آشنا شوم و بفهمم که آیا همه چیز به همان اندازه که در ابتدا به نظرم می رسید غیر جالب است یا خیر. و همانطور که معلوم شد، نه، نه! این یک ارتقای خارق العاده است - بله، به این کلمات. اما برای درک آن، باید همه چیز را با چشمان خود ببینید.
همچنین بخوانید: نقد و بررسی The Legend Of Zelda: Skyward Sword HD - بازگشت یک انحصاری نیمه فراموش شده
چه چیزی تغییر کرده است؟
من تمام نسخه های موجود نینتندو سوییچ را در دست دارم، از نسخه اصلی و پایانی بازگشت به مطلب و OLED همانطور که ژاپنی ها می خواستند، تمام خانواده من از آنها استفاده می کنند. متاسفانه برای نینتندو، خانواده من از دو نفر تشکیل شده است، از جمله من. اما من عاشق گجتها، بازیهای ویدیویی و رنگهای روشن هستم، بنابراین هر اطلاعیهای مطمئناً علاقهام را برانگیخت.
اگر Nintendo Switch OLED را مستقیماً با قبلی مقایسه کنید تجدید نظر، که یادآوری می کنم، مدت زمان باتری را به میزان قابل توجهی افزایش داد و ویژگی های نمایشگر را تغییر داد و آن را بیشتر ... زرد کرد، تغییرات در خارج از جعبه قابل توجه است. دو نسخه قبلی تا زمانی که روشن نشدند تفاوتی با یکدیگر نداشتند، اما در اینجا چشم بلافاصله جزئیات جدید را جلب می کند: لبه های ساده تر و براق تر محصولات جدید، نمایشگری با تابش خیره کننده، که اکنون به جای پلاستیک شیشه ای است. ، کاهش حاشیه ها و البته "پا" که اکنون در تمام عرض کنسول کشیده شده است. تفاوتهای دیگری نیز وجود دارد: بریدگیهای بلندگوهای مختلف، سوراخهای خنککننده ظریفتر، و حتی شکاف کارتریج اصلاحشده. ضمنا عرض خود کنسول دو میلی متر افزایش یافته است. و ما در مورد این جزئیات به ظاهر بی اهمیت صحبت خواهیم کرد. تقریباً همه چیز به جز Joy-Con (کنترلهای قابل اتصال) تغییر کرده است. نه آنقدر بزرگ که سوییچ غیرقابل تشخیص شود، اما به اندازهای است که احساس خرید یک چیز واقعاً جدید را القا کند و نه فقط یک کنسول مشابه دیگر با ارتقاءهای غیر آشکار.
آهن داخلش هم همینه: همان پردازنده Nvidia و 4 گیگابایت رم. باتریش هم قدیمیه اما حافظه دو برابر شده است: 64 گیگابایت به جای 32 گیگابایت.
تثبیت موقعیت
قیمت برای بسیاری از طرفداران بازی های ویدیویی نینتندو دردناک است. حتی این عقیده وجود دارد که این شرکت ژاپنی طرفداران خود را گروگان نگه می دارد و آنها را مجبور به خرید لوازم جانبی و کنسول های گران قیمت می کند و متوجه می شود که آنها به سادگی نمی توانند Super Mario ، The Legend of Zelda ، Pokémon ، Animal Crossing و سایر فرنچایزهای افسانه ای را رها کنند. . اینطور باشد یا نه، هر کسی برای خودش تصمیم می گیرد، اما یک چیز را می توان با اطمینان گفت: سوئیچ OLED را نمی توان مقرون به صرفه نامید. در عین حال، به طور سنتی ذکر آنالوگ در این رده قیمتی دشوار است، زیرا سه سال است که هیچ آنالوگ وجود ندارد. انحصار کامل در بازار قابل حمل وجود دارد و تنها جایگزین Switch OLED نسخه دیگر آن و Switch Lite است.
PlayStation حیات به فراموشی سپرده شد و به دنبال آن 3DS. خروجی دور نیست Steam عرشه، اما به زودی در عرض های جغرافیایی ما ظاهر نمی شود و مخاطبان آن هنوز کمی متفاوت هستند. شما فقط می توانید به کنسول های بازی دیگری با برچسب قیمت مشابه فکر کنید، زیرا قیمت جدید 350 دلار - 50 دلار بیشتر از قیمت نسخه قبلی است. به شما یادآوری می کنم که Xbox Series S که چندین برابر قدرتمندتر از سوییچ است، 299 دلار قیمت دارد و PlayStation 5 بدون درایو دیسک با قیمت 399 دلار به فروش می رسد. در واقع، قیمت تنها چیزی است که می تواند در ویرایش جدید گیج کننده باشد. بله خیلی بالاست. و اگر از قبل مدلی دارید که مناسب شما باشد یا فقط در حالت داک بازی می کنید، دیگر نیازی به دویدن به فروشگاه نیست. اما اگر همین الان به خرید فکر می کنید، بهتر است فورا هزینه اضافی پرداخت کنید و نسخه نهایی را تهیه کنید.
مجموعه کامل و یک ایستگاه داک جدید
اما بیایید سوئیچ را کنار بگذاریم - این تنها سوئیچ در جعبه نیست. همانطور که باید باشد ، تجهیزات اینجا بسیار غنی است ، اگرچه دقیقاً مانند قبل است. به هر حال ، خود جعبه نیز کاملاً متفاوت شده است ، از نظر اندازه و قالب به میزان قابل توجهی کاهش یافته است - اکنون عمودی است نه مستطیلی. بسیار شیک به نظر می رسد. ممکن است بپرسید چه فرقی می کند، جعبه چگونه است، اما فراموش نکنید که میلیون ها طرفدار نه تنها از بسته بندی اصلی قدردانی می کنند و آن را نگه می دارند، بلکه حتی این جعبه ها را جداگانه خریداری می کنند.
بنابراین، در داخل، علاوه بر خود لپ تاپ، می توانید یک ایستگاه اتصال پیدا کنید، و همچنین تغییر کرده است - برای اولین بار. اول، اکنون سفید است (البته اگر نسخه را سفید بخرید). در مرحله دوم، یک پورت اترنت در پشت ظاهر شد که جایگزین USB-A اضافی در نسخه قدیمی شد. این تازگی توسط گیمرها بسیار فعالتر از یک صفحه نمایش جدید درخواست شده است، بنابراین فقط می توان خوشحال بود. قبلاً امکان استفاده از اینترنت سیمی وجود داشت، اما مجبور بودید به کمک آداپتورهای شخص ثالث متوسل شوید، که، اجازه دهید با آن روبرو شویم، همیشه ناخوشایند است.
طراحی نیز کمی تغییر کرده است: اکنون یک سوراخ متفاوت برای سیم ها در پشت وجود دارد که کمتر زاویه ای دارد و بنابراین کمی راحت تر است، همانطور که به نظر من می رسید. پوششی که پورت ها را پنهان می کند اکنون کاملاً جدا می شود و نگه نمی دارد - من هم نمی دانم چرا. خوب، خود سطح داخلی، جایی که سوئیچ را برای شارژ و کار با تلویزیون قرار می دهیم، متفاوت شده است - صاف تر و آسیب کمتری برای صفحه کنسول که به راحتی می تواند خراشیده شود. دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
همچنین بخوانید: مرور Sony PlayStation 5 – بازی 4K و یک کنترلر انقلابی
علاوه بر ایستگاه اتصال، کابل HDMI معمولی، یک شارژر USB Type-C که یا در داک قرار میگیرد یا خود سوئیچ را جداگانه شارژ میکند، و Joy-Con Grip - لوازم جانبی که میتوانید کنترلکنندههایی را برای ارگونومی بیشتر در آن قرار دهید. ، شامل می شوند. و یک بند برای Joy-Con برای ذخیره سازی بیشتر.
اوله (د) - اوله (د) - اوله (د)
خوب، بیایید بلافاصله به دلیل اصلی به روز رسانی بازگردیم - صفحه نمایش کاملاً جدیدی که اکنون نه تنها با استفاده از فناوری OLED ساخته شده است (قبلاً یک ماتریس IPS بود)، بلکه به لطف فریم های باریک تر، اندازه آن افزایش یافته است. فریمها چیزی است که خیلیها را آزار میدهد و خیلی خوب است که کنسول در نهایت کم و بیش مدرن به نظر میرسد.
بنابراین، مورب 7 اینچ است (و نه 6,2، مانند قبل)، و وضوح بدون تغییر باقی مانده است - 720p. بله، بله، طبق استانداردهای مدرن این بد است، اما نباید فراموش کنیم که هیچ مرورگر، شبکه های اجتماعی یا نتفلیکس در اینجا وجود ندارد، بنابراین وضوح بالاتر چندان منطقی نیست، با توجه به اینکه در حالت قابل حمل، بازی ها با سرعت قابل اجرا نیستند. وضوح بالاتر 720p.
به لطف OLED، همه چیز تغییر کرده است: رندر رنگ، روشنایی و زمان کار. نینتندو اصرار دارد که صفحه نمایش جدید آنقدر بهتر است که بدون توجه به هزینه باید آن را ارتقا دهید. میگفتم احمقانه الان نه.
نمایشگر جدید سوئیچ یک تغییر بزرگ است. بله درست است. قبلاً اشاره کردم که قبلاً از صفحه نمایش راضی بودم ، اما اکنون دیگر نمی خواهم به سمت IPS نگاه کنم. روشنایی - بله، اکنون میتوانید حتی در آفتاب بازی کنید، اما قبلاً اگر هوا صاف بود، واقعاً نمیتوانستم با ماریو کارت حتی در قطار مسابقه دهم. اگرچه هنوز نباید انتظار معجزه داشت: من بازی در آن را توصیه نمی کنم های Wii در ساحل. دید ممکن است بهتر باشد، اما نه چندان.
رنگ ها چندین برابر اشباع شده اند - قرمز تقریباً به چشم آسیب می رساند و رنگ سیاه در نهایت سیاه است و نه خاکستری تیره. خوب، قطر افزایش یافته جالب است، چه چیز دیگری را می توان در اینجا اضافه کرد؟
من قبلاً با صفحه نمایش های OLED آشنا هستم: زمانی یکی از اولین کسانی بودم که صفحه اصلی Vita (نخستین مدل) را ستایش کردم، که تا زمان انتشار نسخه جدید سوییچ بهترین در بین تمام قابل حمل هایی بود که تا کنون منتشر شده بود.
در سوییچ OLED، همه بازیها کاملاً جدید به نظر میرسند. Pokémon Sword و Pokémon Shield که هرگز به عنوان نسخههای بسیار زیبا در نظر گرفته نشدند، کاملاً حماسی و بسیار بسیار رنگارنگ به نظر میرسند. Super Mario Odyssey حتی روشنتر شده است و زمینهای سبز در The Legend of Zelda: Breath of the Wild زیباتر شدهاند. خوب، یک ترس متروید با پالت تیره و تاریک خود و به نظر یک بازی کاملاً متفاوت است.
همچنین بخوانید: نقد و بررسی Lego Super Mario Question Mark Block 71395 - بهترین هدیه برای یک عاشق بازی ویدیویی
به عبارت ساده، احساس می شود که هر بازی روی پلتفرم بازسازی شده است. بله، درست است: این یک دگرگونی واقعی است که در تریلر نشان داده نشده است، اما از همان ثانیه های اول قابل توجه است.
بسیاری از این می ترسیدند که فناوری جدید و قطر افزایش یافته بر وضوح تأثیر بگذارد - بالاخره 720p واقعاً بسیار کوچک است. برخی از بازیها حتی در نمایشگرهای قدیمی نیز صابونی به نظر میرسند، پس چه خبر؟ من عجله دارم لطفا: همه چیز خوب است. بازی هایی که قبلا مشخص بودند در نسخه جدید به همان صورت باقی خواهند ماند. خب، نسخههایی که با وضوح تار راضی هستند، اکنون تار خواهند شد. مثال، DRAGON QUEST XI S: Echoes of an Elusive Age – نسخه قطعی تغییر رنگ داده است، اما در فضاهای باز هنوز این احساس وجود دارد که با عینک مه آلود به همه چیز نگاه می کنید. اما نمیتوانم بگویم که پیکسلها بهطور محسوسی بزرگتر یا قابلتوجهتر شدهاند. این ترس اصلی من پس از معرفی محصول جدید بود.
پایه و صدا جدید
من اغلب این موضوع را فراموش میکنم زیرا تقریباً هرگز از سوئیچ در این حالت استفاده نمیکنم، اما همه مدلهای قبلی جایگاه کاملاً زشتی داشتند. پایی بود که از سمت راست پشت بیرون زده بود و بسیار بسیار ضعیف بود. هر بار که آن را بیرون می آورید (برای قرار دادن کنسول در مقابل خود یا تعویض کارت حافظه)، این احساس به وجود می آید که در شرف شکستن است. شگفتانگیز است که نینتندو تا چه زمانی چیزی را تغییر نداد، اما اکنون سرانجام یک تحول واقعی رخ داده است: پایه با یک پشتیبانی قابل تنظیم جایگزین شده است، که نه تنها بسیار قوی به نظر میرسد، بلکه به شما امکان میدهد تا زاویه لپتاپ را در زمان خود تغییر دهید. آرزو کردن. پس از صفحه نمایش، این بارزترین ویژگی جدید است. یادآوری می کنم که در پشت پشتیبانی یک اسلات برای کارت های حافظه با فرمت microSD (تا 2 گیگابایت)، microSDHC (2 گیگابایت - 32 گیگابایت) و microSDXC (64 گیگابایت و نامحدود) وجود دارد.
ضمناً من با کارت حافظه مشکل داشتم: بعد از بیرون آوردن کارت از نسخه قدیمی Samsung Evo Plus 120 GB، متوجه شدم که کار نمی کند. کنسول از من خواست که آن را فرمت کنم، که من سعی کردم این کار را انجام دهم، اما در این فرآیند سوئیچ متوقف شد و پاسخگو نشد. پس از راه اندازی مجدد، متوجه شدم که نه می توانم microSDXC را فرمت کنم و نه از آن استفاده کنم. قبلاً مشکوک بودم که آن را در این فرآیند سوزاندهام، سعی کردم آن را در سوئیچ قدیمی برگردانم و آن را در آنجا فرمت کنم و - به طرز معجزه آسایی - همه چیز کار کرد. بعد از آن دوباره روی کنسول جدید فرمت کردم و بدون مشکل از آن استفاده کردم. من گمان می کنم که این یک حادثه منفرد بود.
علاوه بر پشتیبانی، نینتندو به خود می بالید که صدا بهتر شده است. بریدگیهای بلندگوهای استریو واقعاً متفاوت به نظر میرسند و حتی به نظر میرسد که در جهت دیگری هدایت میشوند و صدا بسیار واضحتر شده است. موسیقی متن ارکستر قطعا برای گوش دلپذیرتر شده است، اگرچه بهتر است منتظر معجزه نباشیم - صدا بهتر است، اما تفاوت به اندازه تصویر قابل توجه نیست.
یک میلی متر که همه چیز را تغییر می دهد
از بیاهمیتترین تغییرات در نگاه اول میتوان به ابعاد کنسول که دو میلیمتر عریضتر شده است، اشاره کرد. این یک جور مزخرف است ... اگر به انواع لوازم جانبی فکر نکنید - یک صنعت کاملاً جداگانه. به ویژه، بسیاری دوست دارند هنگام بازی دستی از یک نگهدارنده برای ارگونومی بهبود یافته استفاده کنند و تقریباً همه آنها بلافاصله پس از خرید ارتقاء به سطل زباله می روند. از سوی دیگر، روکش های قدیمی (رسمی) کاملاً سازگار هستند - همانطور که اسکله ها هستند. همراه با تازگی، پوشش های محافظ جدید سفید رنگ در فروشگاه ها ظاهر شد که مطابق با جعبه، با تمام تجدید نظرهای مدل استاندارد سازگار است.
از آنجایی که قبلاً در مورد مشکلات صحبت کرده ایم، چیزی را ذکر می کنم که نه تنها در مورد این مدل صدق می کند. من نینتندو را با سادگی و شهودی بودن مرتبط میدانم، اما همین را نمیتوان در مورد فرآیند انتقال ذخیره آن گفت. اگر محصول جدیدی خریداری کرده اید، باید داده ها را از طریق هوا منتقل کنید، یعنی دو کنسول مورد نیاز است. در ضمن همه چیز منتقل میشه... به جز سیوها عبور از حیوانات: افق های جدید. وقتی بازی را با بازی جدید شروع کردم، با این درک که حدود 200 ساعت گیم پلی را از دست داده ام، تقریباً خاکستری شدم. با وحشتی که در چشمانم بود، به جستجوی پاسخ در گوگل شتافتم که به من گفت برای انتقال سیوهای این بازی خاص، باید یک اپلیکیشن مخصوص روی هر دو کنسول نصب کنید. بعد، بدتر: من مجبور شدم برنامه "Island Data Transfer" را روی یک کنسول روشن کنم و بلافاصله روی کنسول دیگر خاموش شد. معلوم می شود که نمی توانید همزمان از اپلیکیشن روی یک اکانت روی دو سوییچ استفاده کنید! من مجبور شدم از حساب خود برای منطقه ایالات متحده استفاده کنم تا تراکنش انجام شود. چه کسی آن را اختراع کرد؟ چرا؟!
حکم
نینتندو سوییچ OLED یک ارتقاء به یاد ماندنی است که کنسول هیبریدی را در همه چیز بهتر کرده است. صفحه نمایش زیبا، روشن و رنگارنگ با قطر بزرگتر، پشتیبانی و صدا بهبود یافته باعث می شود سوئیچ دیگر مانند یک اسباب بازی باشد. بسیاری ذکر می کنند که حتی می خواهند محصول جدید را "سوئیچ 2" بنامند، اگر فقط پرکننده نیز دستخوش تغییراتی شده باشد. اما حتی بدون قدرت بیشتر، میخواستم بلافاصله همه بازیهایم را روشن کنم تا ببینم در صفحه جدید چگونه تغییر میکنند.
آیا ارتقا ارزش پول را دارد؟ در اینجا به طور خاص به شما بستگی دارد. اگر فقط در حالت تلویزیون بازی می کنید، پس نه، نباید این کار را انجام دهید. در این رابطه، همه چیز ثابت مانده است - به جز اینکه خود ایستگاه داک تغییر کرده است، اما قول داده شده است که به طور جداگانه فروخته شود. اما اگر بازی های قابل حمل را دوست دارید، اما صفحه نمایش های بزرگتر را ترجیح می دهید، بله، حتی نباید به آن فکر کنید. سوئیچ OLED متفکرتر و «جدیتر» به نظر میرسد و بازی کردن با آن سرگرمکنندهتر است. ما فقط باید منتظر بهروزرسانی Switch Lite باشیم - مطمئنم که در نزدیکی است.