اگر فکر نمی کنید "سیاهچاله ها عجیب و غریب هستند"، در اینجا چند خبر وجود دارد: در سال 2018، تیمی از ریاضیدانان محاسبه کردند که برخی از سیاهچاله ها در جهان در حال انبساط مانند جهان ما ممکن است "دکمه بازنشانی" را روی تاریخچه خود فشار دهند و به طور موثر پاک شوند. گذشته و تبدیل آینده به یک علامت سوال غول پیکر. دقیقاً از دید ناظر چگونه به نظر می رسد ، هنوز کسی نمی داند. اما اگر این حقیقت داشته باشد، شاید در نهایت راه حلی برای یکی از بزرگترین سؤالات کیهان شناسی مدرن پیدا کنیم.
اگر از قوانین فیزیک پیروی کنیم، کل جرم ستاره فروپاشی شده در یک نقطه بی نهایت کوچک به نام فشرده می شود. تکینگی. این کمی شبیه این است که بگوییم حجمهایی از فضا وجود دارد که اسرار باقی جهان را در خود نگه میدارد، مکانهایی که خود فیزیک از هم میپاشد. فیزیکدانان برای مقابله با این شکاف بین جهان مبتنی بر قانون که ما می شناسیم و این سیاهچاله ها از چیزی استفاده می کنند که آن را می نامند. سانسور فضایی.
این سانسور دو نوع است.
یکی نشان میدهد که در درون سیاهچالهها سدی وجود دارد - عمیقتر از افق رویدادی که خیلیها درباره آن شنیدهاند - که فراتر از آن، فیزیک عملاً از بین میرود و هیچ چیز قابل پیشبینی نیست. این مانع به راحتی این تکینگی های مشکل ساز را از بقیه مکان و زمان می بندد و از تبدیل شدن بی قانونی آنها به یک مشکل مبرم جلوگیری می کند.
در همین حال، نسخه قوی تری از سانسور کیهانی به طور مقدس این ایده را حفظ می کند که بی قانونی فیزیکی وجود ندارد. بنابراین، لازم است که این مانع ناپدید شود و به فیزیک اجازه داده شود تا در این یا آن شکل به خوشی ادامه دهد. پیتر هینتز، ریاضیدان دانشگاه کالیفرنیا در برکلی، در نسخه دوم تردید دارد. هینز و تیمش اجسام باردار فرضی غیر چرخشی به نام سیاهچالههای Reissner-Nordström de Sitter را مطالعه کردند. از نظر تئوری، چنین سیاهچاله هایی باید دارای مانعی به نام باشند افق کوشی. فراتر از افق کوشی، در این منظره پیچ خورده، علت و معلولی وجود ندارد و زمان و مکان به آرامی در یک لحظه بی نهایت محو می شوند.
طرفداران مدلهای سانسور کیهانی قوی استدلال میکنند که این افقها در اثر تکینگی در کوچکترین انحراف در نیروی گرانشی ستاره در حال فروپاشی از بین میروند. این امر باید افق های کوشی را به نفع مدل های قوی سانسور کیهانی رد کند. مطالعهای در سال 2018 نشان میدهد که چگونه این دو پدیده از نظر فنی میتوانند حتی تحت چنین آشفتگیهایی به همزیستی ادامه دهند، اما تنها در صورتی که جهان اطراف سیاهچاله با شتابی مانند ما در حال انبساط باشد.
منطق این نتیجه گیری کاملاً پیچیده است، اما در اینجا نسخه کوتاه آن است.
سیاهچالههای Reissner-Nordström de Sitter به دلیل بار خود، دارای یک نیروی رانش داخلی کوچکی هستند که در برابر کشش وحشتناک گرانش مقاومت میکند و بهطور ماهرانه با اثرات انحرافی زمان و فضا مقابله میکند. در همین حال، جهان در حال انبساط مانند جهان ما محدودیت های زمانی و انرژی را برای خم شدن فیزیک به دور تکینگی ایجاد می کند. ترکیبی از این دو اثر محافظتی برای افق کوشی فراهم میکند و هم یک تکینگی ویرانگر فیزیکی و هم لحظهای بینهایت فراتر از خط بدون بازگشت به ما میدهد. در این منطقه عجیب، اشیاء با گذشته خود قطع خواهند شد و آینده مشخصی نخواهند داشت. عبور از این منطقه به این معنی است که هرگز نمی توانید برگردید، اما تکه تکه نمی شوید.
اگر نمی دانید چگونه است، مطمئن باشید - محققان نیز مطمئن نیستند.
فیزیکدان و عضو تیم جوآن کوستا از دانشگاه لیسبون در پرتغال این موضوع را با موضوعی آشنا توضیح داد. کاردوسو به اسون کارتلج میگوید: «وقتی به گربه شرودینگر فکر میکنیم، میدانیم که میتوانیم احتمال زنده بودن و مرده بودن گربه را همزمان تعیین کنیم. اما اگر گربه در افق کوشی بیفتد، ما حتی نمیتوانیم این احتمالات را محاسبه کنیم.» این امر عجیب بودن یک سیاهچاله را حتی عجیب تر از جنون مکانیک کوانتومی می کند. و این قبلاً چیزی است.
از آنجایی که سیاهچاله های Reissner-Nordström de Sitter ظاهراً حتی وجود ندارند، این تمرین فلسفی است و این فرضیه را بی فایده می کند. ریاضیات هنوز برای سیاهچاله های معمولی با بار خنثی کار می کند و حتی می توان آن را در امواج گرانشی ناشی از برخورد سیاهچاله ها مشاهده کرد. در این صورت، در نهایت نگاهی اولیه به آن بخشهایی از جهان خواهیم داشت که اسرار آن برای همیشه محفوظ است.
همچنین بخوانید:
- یک "سیاه چاله" مرموز در نقشه های ماهواره ای گوگل کشف شد
- سیاهچاله ای با قرص برافزایشی منحنی کشف شده است